به تو بگویم امروز عطر خوشبختی در خانه ما از جنس دیگری ست که ما را اینگونه سرمست کرده است و ما این سرمستی را به یمن حضور تو و قلب تپنده وکوچک تو می دانیم... تویی که پاره ی تن و جان ما هستی و چه خوب که از این به بعد در زندگی ما شریک خواهی بود.
سهراب خوبم
فراموش نکن که تو زاده ی یک عشق بزرگ هستی عشقی که در سخت ترین هنگامه های زندگی هم اندکی دچار تکرار و زوال نگشته است و من و تو این موهبت را مدیون نازنین هستیم نازنین ما که همچون آفتاب روشنی و گرمی بخش خانه ی کوچک ماست و تصور کن چه رعب انگیز و دلهره آور خواهد بود جهانی که خورشید آن خاموش شده باشد.
سهراب عزیزم
تو از امروز چیزهای زیادی را خواهی شناخت باران و سبزه و درخت و برگ و گل ها که در دامنه های کوهستان با نسیم بهاری می رقصند... شادی ها و اندوهی را که در جریان زندگی پیوسته حضور دارند اگرچه بیش.. اگرچه کم...
سهرابم
بند دل بی تابم
هیچگاه بخشش و نوع دوستی و عاطفه را فراموش نکن. و عشق را که سرچشمه تمام مهربانی هاست
باز هم برای تو از عاطفه خواهم گفت
دست ها و پاهای کوچک تو را می بوسم.
روز تولد تو دوم آذر هزار و چهارصد
برچسب : نویسنده : chakavakebidado بازدید : 141