شفیعی کدکنی...
آن روز که در عشق سرانجام بمیرم
مپسند که دلداده ناکام بمیرم
آیا بود ای ساحل امید که روزی
چون موج در آغوش تو آرام بمیرم ؟
چون شبنم گلها سحر از جلوه خورشید
در پرتو روی تو سرانجام بمیرم
آن مرغک آزرده عشقم که روا نیست
در گوشه ی افسرده این دام بمیرم
مپسند که در گوشه تنهایی و غمها
چون شمع ، عیان سوزم و گمنام بمیرم
بیداد...
برچسب : نویسنده : chakavakebidado بازدید : 205